یادداشت های سینمایی

نگاهی به آثار سینما - تلویزیون - تئاتر

آخرین نظرات

معراجی ها

نقد سید جواد یوسف بیک از فیلم معراجی ها را ادامه مطلب میخوانیم ...

بازیگران هرچه می خواهند می کنند و دوربینِ سازنده تنها به تماشای آنان می نشیند و احتمالاً ذوق می کند. این فیلم، که به لحاظ فُرمی بدترین و سردرگم ترین ساخته ی سازنده اش است، اساساً برای ذوق کردن خود فیلمساز ساخته شده است. اسلوموشن های بی هویت و کش داری که پشت سر هم به تعدادی زیاد تکرار می شوند (و به همراه موسیقیِ بد اثر مابین رزمنده های خودی و عراقی ها تفاوت نمی گذارند)، شعر های بعضاً بی منطقی که مکرراً خوانده می شوند، و فیلمبرداری و تدوین تقلبی اثر که تقلیدی است ناشیانه از فُرم نادرست سریالهای سیروس مقدم، همه و همه، حاکی از آن است که ...



به نام خدا



مثل اینکه قصد ندارد دست از سر سینما بردارد این حضرت ده نمکی. واقعاً حضور این آدم چه دردی را دوا می کند از فرهنگ ما؟ هر روز پر مدعا تر، پوچ تر، ورّاج تر، وقیح تر و بد تر از دیروز. دیگر باید از مسؤلین خواهش کرد که بودجه ای اختصاص دهند به جلوگیری از ده نمکی برای تاختن در سینما و به سینما و به سلیقه ی مخاطب سینما. مخاطبینی که مفهوم زده شده اند با فیلمهای امثال او ولذا قدر خود را نمی دانند و تنها برای موضوعِ فیلمها کف می زنند. ده نمکی – که امثال او، هم در جمعیت ارزشی نما یافت می شود و هم در خیل روشنفکر نما ها – به واقع با تقلیل سینما به مفهوم و موضوع، هم به مخاطبین توهین می کند و هم به خود خیانت می ورزد.

این فیلمسازِ تندرو که در مقابل نقد، عکس العمل حمله به منتقد و یورش به نقد را پی می گیرد، نه فُرم می فهمد و نه محتوا. نه سینما بلد است، نه هنر. نه دغدغه ای برای طرح دارد، و نه حرفی برای گفتن. تنها روی زیادی دارد و ادعایی که گوش فلک را کر می کند. دستی بر آتش نوشتن داشته است ولذا با ادبیات و کلام، بیش و کم، آشنایی دارد. از همین روست که تمام فیلمهایش به مقاله شبیه اند و نه اثر سینمایی.

((معراجی ها)) نیز از این قاعده مستثنی نیست. اثری که هنوز تا فیلم شدن راه بسیاری در پیش دارد. ((معراجی ها)) نیز سینما را گم کرده و پر است از حرف به جای تصویر، و بنابراین چیزی نیست جز عضوی جدید برای کلکسیون ((وراجی ها)) ی ده نمکی در حوزه ی سینما.

((معراجی ها)) درباره ی معراجی ها نیست (که معراجی نمی بینیم) و نه حتی درباره ی جبهه. هیچ شخصیتی در این اثر خلق نمی شود؛ تنها آدم های گوناگون می آیند و می روند. برخی فلسفه می بافند با کلام. برخی شعر می خوانند، با شعار. و برخی دیگر حکم دلقک های دربارِ ده نمکی را دارند.

این اثر، تلفیقی است از ((اخراجی ها 3)) و ((رسوایی)). هم شلختگی و بی قصه گی اولی را دارد، و هم همانند دومی از فقدان شخصیت رنج می برد. فیلم با داستانی نحیف و شعاری شروع می شود، اما از آنجایی که هم نویسنده و هم کارگردان با سینما، درام و فُرم بیگانه اند، آن داستان نحیف به کلی ذبح می شود.

بازیگران هرچه می خواهند می کنند و دوربینِ سازنده تنها به تماشای آنان می نشیند و احتمالاً ذوق می کند. این فیلم، که به لحاظ فُرمی بدترین و سردرگم ترین ساخته ی سازنده اش است، اساساً برای ذوق کردن خود فیلمساز ساخته شده است. اسلوموشن های بی هویت و کش داری که پشت سر هم به تعدادی زیاد تکرار می شوند (و به همراه موسیقیِ بد اثر مابین رزمنده های خودی و عراقی ها تفاوت نمی گذارند)، شعر های بعضاً بی منطقی که مکرراً خوانده می شوند، و فیلمبرداری و تدوین تقلبی اثر که تقلیدی است ناشیانه از فُرم نادرست سریالهای سیروس مقدم، همه و همه، حاکی از آن است سازنده با این جاذبه های کاذب تصویری دست و پایش را گم کرده، آب از لب و لوچه اش راه افتاده، و نتیجتاً نتوانسته اثر را قوام بخشد. تمام تکرار های آزار دهنده ای که در فیلم دیده می شوند نشان از آن دارند که سازنده ی اثر نه به دنبال اثر گذاشتن بر مخاطب، که در پی خود ارضائیِ تصویریِ خویش بوده است.

پایان رهای فیلم شاهد دیگری است بر مدعای فوق. اثر، آنقدر آشفته است که پایان و سرانجام و شیرازه ای برای آن متصور نیست و سازنده نیز، چنانکه گویی اپیزودی از یک سریال را ساخته است، با جمله ی "ادامه دارد" خود را خلاص می کند و ما را رنجیده می سازد، چراکه با این جمله می فهمیم که مثل اینکه قصد ندارد دست از سر سینما – و ما – بردارد این حضرت ده نمکی .

 


نویسنده : سید جواد یوسف بیک


مسئولیت نوشته فوق به نویسنده آن برمیگردد و سایت یادداشت های سینمایی فقط آن را منتشر کرده است .


نظرات  (۸)

اقای ده نمکی ای کاش راجع به جانبازانی که اصلا جنگ ندیده اند واسرایی که اسیر نبوده اند ویا خیانت کرده اند هم فیلم میساختید به تو افتخار میکنم که دارای روح حماسی میباشی.
عرض سلام وحترام خیلی ها درزمان جنگ اسیر شدند ازمیان اسرا یک تعداد کشور ودوستانش را به بعثی ها فروختند ویک تعداد جوانی خود را زیر شکنجه ها از دست دادند ولی حین بازگشت به کشور همه انها به یک اندازه ارزش گذاری شدندانهایی که به کشور خیانت کردند مهمات ومکانهای استراتژیک را لو داده بودند با دست پر سر ومر وگنده حالا پست های مهم کشور را به عهده دارند وهمه ازانها میترسند مثل رییس جهاد کشاورزی بناب.
با سلام فیلم خوبی بود
سلام بر دوست عزیز
نقد و نظر شما نگاهی مُغرِضانه است و اصلا قابل قبول نیست

خییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلی باحاله

واقعا ممنون از آقای ده  نمکی


۰۹ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۵۹ انجمن تئاتر آفرینش
سلام بر دوست عزیزم من نه از مخالفان ده نمکی و نه از موافقانش. و در کل در فیلمسازان ایرانی از سبک مجیدی لذت برده و به این کارگردان شهیر سینمای ایران احترام می گذارم .ولی اگر نگاهی به متن نوشته ی خود بیندازید متوجه می شوید درست همان انتقادی که از لحاظ اخلاقی به ده نمکی وارد دانستید خود به آن مبتلایید.ده نمکی ممکن است یک سینماگر خوب نباشد ولی مهم "سینماگر" بودن ایشان است.یک فیلم ساز که سلیقه ی مخاطب را شناخته و به سمتی میبرد که می خواهد.من مخاطب را در خوب بودن فیلم هیچگاه ملاک قرار نداده ام کما اینکه خود مجیدی که از نظر من اسطوره است نیز دارای فیلم های کم مخاطبی است ولی همیشه در نقد بیشترین چیزی را که پس از فرم  محتوا مورد ارزیابی قرار می دهند مخاطب است.چیزی که در این مدت ده نمکی از آن به خوبی استفاده کرده است. ولی در کل به این نکته نیز اذعان دارم که فیلم های ده نمکی فقط از لحاظ فرم بسیار دارای مشکل است و نه محتوا کما اینکه گاهی محتوای فیلم های ایشان دقیقا منطبق بر نیازهاست.....دوست عزیز بسیار از این وبلاگ لذت بردم لطفا به ما هم سر بزنید
تا زمانی که افرادی مثل ده نمکی تو سینمای ما وجود دارند ما به جایی نمیر سیم
این ادم فقط با لابی هایی که داشته فقط میتونه فیلم بسازه
عجیب تر ایتکه فیلمهاش هم فروش خوبی میکنه
یک ادم بی سواد که از سینما هیچ بویی نبرده

۲۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۷:۴۱ سید علی غضنفری
 وب بسیار خوبیست به من هم سر بزن.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم