فیلم سینمایی The Mist به نویسندگی Stephen King خالق اثر محبوب مسیر سبز، یکی از اثرات معروف و به یاد ماندنی سینما به شمار میرود که با ژانرای ترسناک/علمی تخیلی/درام در تاریخ 21 نوامبر 2007 با شعار "ترس همه چیز را تغییر میدهد" منتشر شد.
شخصیت اصلی فیلم "دیوید" نام دارد (با بازی Thomase Jane) که یک هنرمند است و در یک شهر کوچک زندگی میکند که اهالی آن همه یکدیگر را میشناسند و با رفتار و اخلاق یکدیگر آشنا هستند.
"دیوید" یک روز صبح برای خرید روزانه اش همراه با پسرش "بیل" و دوستش "برنت" که به تازگی رابطه ی خوبی با وی ندارد عازم یک فروشگاه میشود،آن ها در راه درباره ی مسائل زیادی صحبت میکنند و نیروهای امداد و نظامی را میبینند که خیلی سریع در حال رفت و آمد هستند،
در این بین آن ها درباره پروژه "پیکان" نیز صحبت میکنند و به گفته "دیوید" این پروژه نظامیست که در کوهستان های اطراف شهر در حال انجامیدن است.
پس از رسیدن به فروشگاه و اهوال پرسی از اهالی شهر،چندین مرد نظامی را مشاهده میکنید که در حال صحبت برای خروج شهر میکنند.
لحظه بعد،صدای ترس آور آژیرخطر شهر را میشنوید و فرمانده نظامی بسرعت از فروشگاه خارج میشود و پشت سر آن،یک مرد بلافاصله با صورتی خونین وارد فروشگاه میشود و از تکه تکه شدن دوستش توسط یک موجود عجیب سخن میگوید،ناگهان "مه" دورتادور فروشگاه را دربر میگیرد،زمین لرزه و پس از آن همه ساکت و وحشت زده یکدیگر را نگاه میکنند و در این بین یک زن خرافاتی نیز حضور دارد.
یک مادر که فوق العاده ناراحت است از وضعیت بچه هایش در منزل تعریف میکند و میگوید که باید هرچه سریعتر به خانه برسد،گریه میکند و از بقیه درخواست کمک میکند،هیچ کس کمک نمیکند!مادر با روحیه ای فداکارانه از مه خارج میشود و به سوی بچه هایش حرکت میکند.
دیوید برای اینکه متوجه بشود چرا ژنراتورها کار نمیکنند،به انبار میرود و متوجه میشود دودکش ژنراتور ها پوشیده شده و صدایی میشوند،به بیرون انبار میرود و به چندین نفر میگوید صدایی شنیده ولی آن ها باور نمیکنند،
تعدادی از آن ها پس از وارد شدن به انبار متوجه وجود یک موجود وحشتناک و کشنده میشوند،یکی از آنان قربانی این حیوان شده و به سرعت از آنجا فرار میکنند.فیلم The Mist،علاوه بر اینکه یک فیلم حادثه ای که به شدت بروی جلوه های بصری او کار شده است،یک فیلم مفهومی و پر از رمز و راز میباشد که براحتی پس چندین بار مشاهده میتوانید آن ها را دریابید،
فیلم پیغام این را دارد که شخصیت و اخلاق واقعی هر انسان زمانی پدیدار میشود که در آسیب پذیر ترین موقعیت یعنی ترس و وابستگی قرار گرفته باشد،آن گاه است که انسان ها به حرف هرکس گوش میکنند تا خودشان را نجات دهند،شاید این مفهوم را در جایی که یک پیرزن در انبار دفع میکنند فهمید،زنی که باور دارد خداوند یک موجود پلید است که فقط مرگ مخلوقاتش خوشحالش میکند سعی دارم مرد را نیز هم عقیده خود سازد،اما خداوند یک نعمت به همه انسان ها داده،آن هم "امید" است که دفعات زیادی در این فیلم به آن اشاره شده،مادری که نگران بچه هایش است با امید به اینکه به آن ها برسد از فروشگاه خارج میشود،
"دیوید" و دوستانش به امید به اینکه دارویی جمع آوری کنند تا به مجروح ها کمک کنند به سوی داروخانه حرکت میکنند،"دیوید" به امید اینکه همسرش را پیدا کند از فروشگاه خارج میشود،تعداد بسیاری شاهد این صحنه ها هستیم.
در آخر فیلم مشاهده میکنیم که مادر آن دو بچه موفق شده که به فرزندانش برسد و آن ها را از دست آن مه نجات دهد در حالیکه "دیوید" لحظاتی قبل امید خود را از دست داد و بچه اش را با یک گلوله کشت تا از دست آن جانوران نجات پیدا کند،اما دقیقا به دقیقه کشانده نشده که "دیوید این کار را کرده نیرو های امداد نظامی از راه میرسند و اینجاست که معنی واقعی اُمید را درمیابید دقیقا همانطور که بالای پوستر فیلم نشوته شده که ترس و محیط اطراف میتواند بروی همه افکار انسان تاثیر گذار باشد،
"دیوید" که شجاعانه ترین کار را در آن شرایط انجام داد تسلیم ترس و وحشت شد اما مادری که تا آخرین لحظه سرپایش ایستاد تا فرزندانش را نجات دهد هم اکنون سوار بر نفربر افراد نجات یافته است.
منبع:سینما سنتر
