سینما و فیلم دارای سابقه ای نه چندان قدیمی در جهان میباشند سینما دارای تاریخچه ای است که ابتدا با اختراع دوربین شروع به کار کرد .سینما همچنان هم در حال پیشرفت است اما بد نیست تاریخچه ای از آن بدانیم ...
نکته : با توجه به مفصل بودن این تاریخچه بصورت پست های جداگانه در وبلاگ گذاشته شده است .
به نام خدا
پیش تاریخ سینما: تداوم دید ( Persistence Of Vision ) تداوم دید از ویژگی های چشم انسان است . ما تصور می کنیم حرکت روان و کاملا پیوسته ای را روی پرده تماشا می کنیم ، حال آن که در واقع شاهد قسمت های کوتاه ، نامنظم و غیر پیوسته ای هستیم که به واسطه همین ویژگی چشممان یعنی تداوم دید آن ها را به طور مداوم می بینیم. این پدیده پیش ازاین نزد مصریان باستان شناخته شده بود ، اما کسی که این پدیده را برای نخستین بار به صورت علمی تشریح کرد پیتر مارک رژه ( Peter Mark Roget ) نام داشت. او در سال 1824 اعلام کرد که مغز انسان تصویری را که بر شبکیه چشمش می افتد تا زمانی حدود یک بیستم تا یک پنجم ثانیه ، پس از کنار رفتن تصویر از مقابل چشم همچنان حفظ می کند. در غیر این صورت ما می توانستیم از صدها بار پلک زدنمان در طول روز آگاهی بیابیم . ذهن هیچ تصوری از پلک زدن ندارد زیرا با این که پلک در مدت کمتر از یک ثانیه روی چشم را می پوشاند ، در همین حال تجسمات پیش از پلک محفوظ مانده اند. بعد از انتشار نظریه رژه بلافاصله دانشمندان تمام دنیا فرضیه او را به آزمایش گذاشتند. وسایلی که به کار بردند بیشتر به اسباب بازی بچه ها شباهت داشت. این وسایل عبارت بودند از صفحات و سکه های گردان ، دفترچه ای پر از تصویر که صفحات آن را به سرعت ورق می زدند و ... ولی همه آن ها به سرعت گفته رژه را تایید کردند. در واقع تکنیک فیلم برداری نیز برروی همین پدیده استوار شده است. دوربین فیلم برداری یک کادر را در یک زمان فیلم برداری می کند. هر کادر شامل یک عکس واحد بی حرکت است. شاتر دوربین برای ضبط یک تصویر بر روی فیلم 30/1 ثانیه باز نگاه داشته می شود. این شاتر 16 تصویر ( برابر سرعت فیلم های صامت ) مشابه را در هر ثانیه می گیرد. پس به این ترتیب دراین گونه فیلم ها هر ثانیه از فیلمی که نمایش داده می شود تنها شامل 30/16 ثانیه از حرکتی است که در معرض دید قرار داده شده است و 30/14 ثانیه آن تاریکی بین کادرهاست. به هنگام تماشا ، یک ثانیه فیلم به صورت خط ممتدی به نظر می رسد که در واقع خطی است غیر ممتد و این تداوم دید است که باعث پرشدن فضاهای خالی می شود. عکاسی ( Photography ) کشف پدیده تداوم دید تنها به این معنی بود که می توان از تصاویر ساکن به یک تصویر متحرک رسید. اما حقیقت آن است که بدون ثبت تصاویر واقعی امکان متحرک کردن آن ها و دیدنشان بر روی پرده فراهم نمی شد. در این حالت تنها می توانستیم تصاویری را که با دست انسان نقاشی شده بودند را به صورت متحرک ببینیم ، یعنی همان چیزی که به آن کارتون یا انیمیشن می گوییم. به همین خاطر است که بسیاری صنعت فیلم برداری را در ا دامۀ صنعت عکاسی می دانند. دانشمندی به نام ابن هیثم در قرن پنجم هجری از وسیلهای به نام «جعبه تاریک» در مشاهدات خورشید گرفتگی خود استفاده کرده بود. عکاسی به مفهومی که ما امروزه با آن آشناییم، توسط یک فرد کشف نشدهاست، بلکه نتیجه تلاش بسیاری از شیمیدانها است. آغاز آن به سال ۱۷۲۷ میلادی برمیگردد .در آن سال شولز مشاهده کرد که مخلوطی از نیترات نقره و گچ در مقابل نور، تیره میشوند. در دهه ۱۸۳۰ یک فرانسوی به نام لویی داگر تصادفا کشف کرد که برای ظهور یک تصویر، میتوان از یک ورقه مسی پوشیده شده از نقره که به وسیله بخار ید حساس شده باشد، استفاده کرد. در حقیقت اتاق تاریک منجر به پیدایش عکاسی و دوربین عکاسی شد. اتاق تاریک عبارت از اتاقی است بی هیچ پنجره و هیچ نوری به آن راه ندارد مگر از طریق روزنهای که بر یکی از دیوارهای اتاق تعبیه شده است. تصاویر یا چشماندازهای روبروی روزنه به صورت وارونه بر دیوار روبرویش بازتاب مییافت. بعضاً نگارگران از تصاویر بازتاب یافته به عنوان الگوی نقاشیشان استفاده میکردند. بعدها این اتاق تاریک در ابعاد کوچکتر تبدیل شد به دوربین عکاسی یعنی در برابر روزنهای که وجود داشت ماده حساس به نور قرار میدادند تا تصاویر بازتابش یافته ثبت و ضبط شوند. در روند تکاملی دوربین، از عدسی و لنز در جایی که روزنه قرار داشت استفاده شد. مواد حساس به نور به فیلمهای عکاسی امروزین تبدیل شدند که در انواع سیاه و سفید و رنگی (نگاتیو) و (پوزتیو) موجود است. نگاتیوها طی فرآیند دیگری در آزمایشگاه (لابراتوار) به عکس تبدیل میشوند. در ابتدا از آمونیوم دیکرومات برای مواد حساس استفاده میشد ولی بعد به نیترات نقره تغییر یافت. نخستین باریک دانشمند فرانسوی به نام ژوزف نیسفور نیپس (joseph Nicephore Niepce) در سال ۱۸۲۲ میلادی موفق به ثبت اولین عکس تاریخ شد. او با قرار دادن یک صفحه فلزی قیر اندود در یک جعبه تاریک از جلوی پنجره تصویرپشت بام را ثبت کرد در آن زمان صفحه عکس به مدت ۸ ساعت تحت تابش نور آفتاب قرار داشت. در سال ۱۸۴۰ میلادی یک انگلیسی به نام فاکس تالبوت با اختراع صفحات نگاتیو که میشد از روی آن بارها تصویر پوزیتیو چاپ کرد. گام بزرگی در پیشرفت عکاسی برداشت. این اختراع هنوز پایه واساس فیلمهای عکاسی جدید است تصویر متحرک متولد می شود: در ۱۸۷۲ شخصی به نام ادویرد جی مایبریج (Eadweard J. Muybridge از جانب للاند استانفورد (Leland Stanford) فرماندار اسبق کالیفرنیا که سرمایه داری بزرگی و علاقهمند به اسب بود، مأمور شد تا ثابت کند که یک اسب مسابقهی در حال تاخت، در لحظهای معین، هر چهار پای خود را از زمین جدا میکند. مایبریج پس از سالها تجربهٔ بینتیجه، سرانجام توانست در ۱۸۷۷ این ادعای استنفورد را ثابت کند. مایبریج در تجربهی اخیر خود دوازده دوربین را که با باتری کار میکردند (و در تجربه ی بعدی بیست و چهار دوربین) در یک میدان مسابقهی اسبدوانی در ساکرامنتو بهکار گرفت. در این تجربه در طول زمین و عمود بر جهت حرکت اسبها در طول زمین نخهایی را نصب کرد که به شاتر دوربین وصل بودند و بر اثر اصابت پای اسب به آنها شاترها باز میشدند و در جا از صحنه عکس میگرفتند، مایبریج حاصل کار خود را در ۱۸۷۹ با دستگاهی که خود آن را زوپراکسیسکوپ مینامید به نمایش گذاشت، این نوع ویژهٔ «فانوس خیال»، که پیش از این در نمایش نقاشیهای رنگی بهکار میرفت، در اینجا در نمایش عکاسیهایی بهکار گرفته شد که لبهٔ بیرونی یک صفحهٔ مدور شیشهای نصب شده بودند. مایبریج پس از این مأموریت بقیهٔ عمر خود را صرف تکامل عکاسی پیاپی کرد. کسی که توانست عکسبرداری از حرکت زنده را با یک دوربین انجام دهد یک فرانسوی بهنام - ژولماره (Etienne - Jules (Marey) (۱۸۳۰ - ۱۹۰۴ بود، که دوربین قابل حملی ساخت. ماره که متخصص تجزیه و تحلیل حرکتهای حیوانات بود، یک «تفنگ عکاسی پیاپی» در ۱۸۸۲ اختراع کرد تا بتواند پرواز پرندگان را مطالعه کند. این دستگاه تفنگی شبیه به دوربین بود که میتوانست از یک حرکت ۱۲ تصویر در ثانیه بگیرد و آنها را بر روی صفحات گردان شیشهای چاپ کند.
نویسنده : علی قنبری
ادامه دارد ...