هادی حق پرست نوشت : از مختارنامه بعد از گذشت سه سال از اولین پخش در سیمای جمهوری اسلامی ایران نوشتن ابتدا کمی عجیب می نماید، اما همیشه آثار فاخری چون مختارنامه در خاطره ها باقی خواهند ماند و تا همیشه درباره آنها سخن گفته خواهد می شود و لایه های پنهان و چندگانه آن شکافته و کشف خواهند شد...
البته مختارنامه از جمله اثرهای روشنفکرمآبانه نبوده که چند لایه ای(!) باشد و باید برای فهم آن به سخنرانی و مصاحبه های سازنده اثر نیز توجه کرد، مختارنامه هنرمندانه و ساده به ما یاد می دهد که چگونه باید ازدواج کرد؟
کدام یک از اذکار خداوند را در کجا و در کدام موقعیت از زندگی باید به کار گرفت؟
و دادودمیرباقری نیز از محدود کسانی است که می تواند چنین سریالی دینی با حفظ موقعیت زمانی و تاریخی بسازد. میرباقری در مختارنامه با مختار قهرمان و با کیان نیز پهلوان سازی می کند، اما قصد ستاره سازی ندارد. او در عین حال، مخاطب را از یاد نمی برد و سریال اثری هنری، صنعتی و نیز رسانه ای از آب در می آید. کیفیت و جذابیت در مختارنامه حرف اول و آخر را می زند.
استاد میرباقری از کیان، ابراهیم اشتر و بن کامل به خوبی به عنوان یک کاتالیزور در روایت قصه قهرمان خود استفاده می کند، اما در عین حال نگرش دینی خود را فراموش نمی کند. در آخرین قسمت مختارنامه قهرمان داستان یعنی مختار، شهادت را بر می گزیند و با قربانی شدن قهرمان قصه، تزویر نیز به رسوایی می رسد.
مختارنامه از آن محدود سریال هایی است که در طول سه دهه انقلاب اسلامی می توان به آن دل سپرد و پای تماشای آن، چه با تخمه و میوه و چه با کاغذ و قلم نشست. میرباقری موفق می شود در اثر خود سخنی جهانی بگوید اما فرم ملی را همچون حافظ و سعدی حفظ کند.
دوربین او به موقع نگاهی خیره کننده دارد و به موقع نگاهی نظربازانه. دوربین از ابتدا شخصیت خود را به مخاطب بی حوصله تحمیل می کند و او را درگیر فیلم می نماید. شخصیت سازی مختانامه در پرداختن به مختار، زبیراین عوام، عمرابن سعد و شمرابن زلجوشن و ابن زیاد با بازی و در موقعیت شخصیت پردازی شده و مخاطب با کاراکترها ارتباط برقرار می کند. در مختارنامه می بینیم که چگونه باید دوست داشته باشیم و پای دوست داشتن مردانه بایستیم. می بینیم اشبه الناس کوفه را که چگونه خلف وعده می کنند.
در چند قسمت اول مختارنامه مظلومیت امام حسن (ع) را که تا بیت او کشانده شده دیدیم و مظلومیت حسین(ع) را که با اهل بیت خود به نبرد با اهل باطل برخاسته بود. اما من مظلومیت عدالت را هم در مختارنامه دیدم که گاه عدالت خواهان قربانی این مظلومیت می شوند. مختارنامه جنگ نشان می دهد، اما ما را به نبرد دعوت می کند، نبرد با خویش! نبردی برای انتخاب، انتخاب میان عقل و عشق در دل صحرا!
در سریال هویداست که میرباقری اثر را نما به نما با تمام وجود خود ساخته و هر چه در چنته داشته جلوی دوربین به نمایش گذاشته است. و این پونه پس از سه دهه از انقلاب اسلامی و ضربه های هولناک به نظام جمهوری اسلامی از متهجرین و شلیک شدن به شقیقه مطهری ها، کسی جز میرباقری نتوانسته بود عناصر متعصب، بی بصیرت و دگماتیک مسلمان را نشان دهد.
نویسنده :