نکته اصلی که درباره حرکت دوربین با استفاده از جرثقیل یا هر ابزار ایجادکننده حرکت عمودی بیان شده آن است که این حرکت میان دیگر حرکتهای دوربین از حداقل واقعگرایی برخوردار است، چراکه ما در تجربیات روزمره نگاهی نظیر این نوع حرکت دوربین را سراغ نداریم ....
و از این نظر نمای متحرک مبتنی بر جرثقیل که به نام کرین هم شناخته میشود بیش از آن که واقعگرایانه باشد، جذاب است و باشکوه و جلبکننده توجه مخاطب به سوژهای که از این طریق فیلمبرداری شده است.
اما در خصوص ویژگیهای زیباشناختی این نما میتوان مواردی را به عنوان نمونه ذکر کرد که البته به هیچ رو باب بحث در این زمینه را نمیبندد و هر تجربه جدیدی در فرم قادر است امکانات زیباشناختی تازهای را از این نوع خاص از نمای متحرک کشف کند و آنچه در اینجا ذکر خواهیم کرد برگرفته از تجربیاتی است که تاکنون در تاریخ سینما صورت گرفته و اینک به صورت قاعده و قانون در اختیار ما قرار گرفته است.
یکی از کارکردهای نمای جرثقیل، سکانس افتتاحیه فیلم است. این نما ابتدای فیلم، احساس حضور در صحنه را تشدید و در عین حال، جغرافیای محل را نیز به بهترین شکل به بیننده معرفی میکند. حرکت در عمق، همراه با دربرگرفتن گستره وسیعی از عناصر بصری موجود در صحنه ـ که ویژگی اصلی نمای جرثقیل است و وجه تمایز آن از نمای چرخشی مثل پن و تیلت به شمار میرود ـ مخاطب را با خود به درون فضای اثر میکشاند و با شناساندن ابعاد دنیای فیلم به او آن هم در مقیاس وسیع، تجربه حضور پررنگتر و ملموستری را برای بیننده به ارمغان میآورد و بعلاوه حالتی از وهم و رویا و اسطوره در خود پنهان دارد که به موجب آن میتواند مخاطب را از همان ابتدا تحت تأثیر قرار دهد و او را به پیگیری ماجراهای دنیای ناشناختهای که به آن وارد شده وادار کند.
سه گانه ارباب حلقهها به کارگردانی پیتر جکسون از جمله آثاری است که استفاده فراوانی از این ویژگی منحصربهفرد نمای جرثقیل کرده، اگرچه در بسیاری از صحنهها این حرکت، مجازی بوده و شبیهسازی شده با رایانه است و جزو جلوههای ویژه کار به شمار میرود.
یکی دیگر از وجوه زیباشناختی نمای جرثقیل (خواه واقعی باشد یا شبیهسازی شده) ایجاد تأثیر روانی همراه با تأکید بر یک رویداد ویژه است. برای این منظور میتوان نخست به فیلم «آخرین تانگو در پاریس» ساخته برناردو برتولوچی اشاره کرد که دوربین برای نشان دادن رنج شخصیتی که مارلون براندو نقش آن را بازی میکند، همزمان با فریاد کشیدن این شخصیت به سمت آسمان، به صورت ناگهانی روی چهره او فرود میآید و نمای درشت چهره او را در کادر میگیرد یا در فیلم «شهر گناه» به کارگردانی رابرت رودریگوئز، دوربین برای تعمیم دادن جنایت نخست فیلم به کل شهر و تأکید بر تأثیر منفی واقعه، از قاتل و مقتول دور میشود و کل شهر را در حالی در قاب میگیرد که ساختمانهای آن نام فیلم یعنی شهر گناه را در مقابل دیدگان ما به نمایش میگذارند.
نویسنده : آزاد جعفری