فیلم«چه خوبه که برگشتی» مهرجویی هنوز اکران نشده و من هم آن را ندیدم این نقد را که در ادامه مطلب قرار دادم را در سایت مد و مه خواندم و برایم جالب بود که اینقدر انتقاد شدید برای فیلمی است که کارگردان آن مهرجویی است ...
از نوشتن این نکته هیچ خوشحال نیستم، دوست دارم که حدسم به خطا برود و نظرم پرت و کاملا بیاساس باشد و مدتی بعد که مهرجویی فیلم تازهاش را ساخت نادرستی آن ثابت شود، و دوستان هم با من تماس بگیرند که فلانی دیدی حرف مفت میزدی! چندی پیش وقتی فیلم نارنجی پوش را دیدم و بعد هم کتاب در خرابات مغان را خواندم، به این جمع بندی رسیدم که بعید به نظر می رسد مهرجویی باز هم بتواند به روزهای اوجش بازگردد. می گفتند «چه خوبه که برگشتی» فیلمیست در مایههای مهمان مامان، خیلی امیدوار بودم این گونه باشد که نبود. دیدن دوباره فیلم هم افاقه نکرد، چه میتوان گفت درباره این آدمها و موقعیتهای غریب، سفینه و آدم غیر زمینی کجا و سینمای مهرجویی کجا! با این ایده که «دود از کنده بلند می شود» در سالن رسانههای گروهی کم نبودند کسانی که در طول هفته اول جشنواره منتظر تماشای فیلم مهرجویی بودند اما این انتظار به نتیجه چندان دلگرم کننده ای نرسید.
به عنوان کسی که با فیلمهای مهرجویی نوجوانی و جوانی ام را گذرانده و بابرخی از آنها زندگی کردهام امیدوارم سال بعد یا دو سه سال بعد مهرجویی یک فیلم در حد و اندازههای نام و اعتبار خودش بسازد و بعد هم خداحافظ! فوتبالیستها کفش ها را آویزان می کنند، فیلمسازان لابد باید دوربینشان را خاموش کنند! مشکل تازه مهرجویی البته ضعف پرداخت سینمایی نیست، هنوز هم کارگردانی او کم نقص و قابل توجه است. مشکل سر برداشت و تلقی او و همچنین دستمایههاییست که برای کار استفاده می کند. برخی صحنههای چه خوبه که برگشتی همانند نارنجی پوش چنان کم و کیفی دارند که آدم فراموش می کند مشغول تماشای فیلمی از داریوش مهرجوییست. متاسفانه اغلب دوستان منتقدی هم که فیلم را دیدهاند آن را نپسندیدهاند، هرچند برخی میکوشند رعایت موی سفید و جایگاه استادی مهرجویی را نگه دارند و از کنار آن بی سروصدا رد شوند.
هنگام تماشای فیلم دلم سوخت برای جامد بهداد که چه انرژی و تلاشی برای ارائه یک بازی درخور نام سازنده فیلم خرج آن کرده اما نه نتیجه کار از آنجا که نه موقعیت ها منطقی و درستند و نه روابط پذیرفتنی کارکرد معکوس پیدا کرده است (چقدر حیف که این بازیگر توانا در بدترین دوران کارنامه مهرجویی همکاری با او را آغاز کرد!). تقریبا همه به اتفاق براینباورند که بهترین بازی فیلم کار رضا عطاران است که گویی او هم شگردها و ظرافت های معمول بازی هایش را بدون اینکه به دیگران کار داشته باشد در این جا نیز بروز می دهد و جور فیلم را تا حد زیادی بر دوش می کشد.
و سرانجام اینکه مهرجویی هم در نشست پرسش و پاسخ فیلم در کاخ جشنواره شرکت نکرد، او شش سالی هست که در برای اهالی رسانه در این نشست ها حاضر نشده اما این بار ظاهرا تصمیمش درست تر از هر زمان دیگری بود!
نویسنده:مانی کسروی
منبع:مد و مه