قصه از آنجا آغاز میشود که دختر بیست ساله یک خانواده کارگری در رشته داروسازی دانشگاه آزاد قبول شده و برای تأمین هزینه دانشگاه دچار مشکل است. مریم برای تأمین این هزینه مجبور به کار کردن در هتلی میشود که مادرش نیز از خدمه همان هتل است و در طول مدت کار کردنش بارها با اعتراض یکی از زنان خدمه هتل مواجه میشود که فکر میکند ...
به نام خدا
«پنج ستاره» اولین ساخته بلند سینمایی مهشید افشارزاده است. قصه این فیلم را علیاکبر قاضی نظام نوشته است. این فیلم داستان دختری است که برای رفتن به دانشگاه دچار مشکلاتی میشود و در پی یافتن کار برای تأمین هزینه دانشگاه، ماجراهایی برای او رقم میخورد. افشارزاده در اولین ساخته بلند خود از بازیگران مطرحی چون شهاب حسینی، همایون ارشادی، بهنوش بختیاری، سحر قریشی، شیرین بینا، لیلا بلوکات، امید روحانی، محمود جعفری، دیبا زاهدی و... برای ایفای نقشها بهره برده است. در نگاه اول فیلم یک فیلم خوشساخت، اما با داستانی تکراری و ضعیف و تا حدودی گیشهایست. آنچه در مرحله اول مخاطب را به دیدن فیلم ترغیب میکند، نه داستان فیلم که شاید حضور بازیگران مطرح و صد البته بازی خوب آنهاست.
قصه از آنجا آغاز میشود که دختر بیست ساله یک خانواده کارگری در رشته داروسازی دانشگاه آزاد قبول شده و برای تأمین هزینه دانشگاه دچار مشکل است. مریم برای تأمین این هزینه مجبور به کار کردن در هتلی میشود که مادرش نیز از خدمه همان هتل است و در طول مدت کار کردنش بارها با اعتراض یکی از زنان خدمه هتل مواجه میشود که فکر میکند مریم جای او را گرفته است. اما تلاش و دقت در کار و در عین حال سادگی و سلامت نفس، او را مورد توجه مدیر بخش خانهداری هتل قرار میدهد.
از طرفی معاون هتل (خانم محتشمی) که با مدیر بخش خانهداری (رضا وحیدی) قرارومداری برای ازدواج گذاشتهاند، نسبت به حضور دخترک حساس شده و چون وحیدی دیگر رغبتی به ازدواج با او ندارد، برای انتقامگیری دست به کار خطرناکی میزند. او از اتاق یکی از مهمانان ویژه هتل، ساعتی را برمیدارد و سرقت را به گردن کارکنان بخش خانهداری میاندازد.
دخترک دانشجو به همراه دو نفر از همکارانش، مسئول پاکسازی اتاق مذکور در روز سرقت ساعت بوده و طبیعتاً اصلیترین مظنون سرقت محسوب میشوند.
رضا وحیدی که نقش او را شهاب حسینی بازی میکند، فردی دلسوز و درستکار است که احترام و ارزش ویژهای برای خدمه زیردستش قائل است. او به خوبی میداند که اکثر این زنان برای تأمین معاش یک خانواده مجبور به کار کردن هستند و همیشه سعی در حمایت و حل مشکلات آنان دارد. خدمه هتل نیز برای او احترام خاصی قائلاند. داستان سرقت ساعت پس از کش و قوسهای زیاد، سرانجام با وساطت وحیدی نزد محتشمی حل میشود. وحیدی تمام شرایط ازدواج با محتشمی را قبول میکند و در مقابل از او میخواهد که دست از بازی با آبروی این سه زن بردارد.
به تصویر کشیدن یک خانواده شرافتمند از طبقه کارگری که تمام زندگی خود را با کار کردن و کسب روزی حلال سپری کرده و فرزندانی سالم و تحصیلکرده را به اجتماع تحویل داده است، اتفاق خوب و خوشایندی است. شرمنده نبودن مریم از شغل والدین و برعکس افتخار کردن به داشتن چنین پدر و مادری، و بیان این مسئله به دوست پولدار دانشگاهیاش، از نقاط مثبت فیلم است.
نمایش رابطه خوب مریم با پدر و مادرش و به تصویر کشیدن مصادیقی از این محبت در بین مریم و پدرش در مراحل ثبتنام دانشگاه و یا خرید موبایل برای مریم توسط پدر علیرغم مشکلات مالی و یا مواجهه مریم با شغل مادرش برای اولین بار و دلسوزی دخترک برای دستان خسته مادر؛ از جمله تصاویری است که سینما و تلویزیون امروز برای الگوسازی به آن نیاز دارد. تأکید بر مردانگی و غیرت و حفظ آبروی افراد بیپناه، توسط یک جوانمرد به نام رضا وحیدی نیز قطعاً نقطهعطف این فیلم به لحاظ محتوای قصه است.
«پنج ستاره» شاید بیشتر از آنکه داستان مریم و مشکلات او باشد، داستان زنان کارگری است که در آسمانشان حتی یک ستاره هم ندارند؛ زنانی که با توجه به شرایط سخت مالی مجبور به کار کردن در محیطهای کارگری و تحمل مسئولیت سنگین زندگی هستند و از طرفی مدام در معرض هجمههای مختلف قرار دارند. اینکه هرچه جایگاه شغلی زنان پایینتر باشد، اینگونه هجمهها و سوءاستفادهها از طرف اطرافیان و بالاخص کارفرما بیشتر میشود و جایی برای احقاق حق این زنان نیز وجود ندارد، جای تأمل است.
این قصه به خوبی نشان میدهد که اگر حمایت فردی به نام رضا وحیدی بهعنوان یک جوانمرد در طول قصه مطرح نبود، حتماً داستان دزدیده شدن ساعت به یکی از سه خدمه زن هتل نسبت داده میشد و هیچ کاری هم از کسی ساخته نبود.
اما قصه بارها در سکانسهای مختلف دچار تشتت شده و خط سیر اصلی داستان گم میشود. سکانسها و شخصیتهای فرعی بیهوده و بیدلیل در طول فیلم زیاد دیده میشوند. به عنوان مثال حضور همدانشگاهی پولدار مریم که نقش او را لیلا بلوکات بازی میکند، هم در دانشگاه و هم در محل کار مریم، جای سؤال است. اصلاً معلوم نیست این شخصیت با چه هدفی در داستان خلق شده و هدفش از حضور در این دو سکانس چیست. این فیلم اگرچه علیرغم داستان ضعیف و تکراری پیامهای مثبت و خوبی را به همراه دارد؛ اما ریخته شدن محتوای خوب در ظرف بد (داستان و فیلمنامه ضعیف) باعث عدم توجه مخاطب به محتوای خوب آن میشود.
نویسنده : سمیرا افتخارنیا