یادداشت های سینمایی

نگاهی به آثار سینما - تلویزیون - تئاتر

آخرین نظرات

آنچه که بیش از هر چیز راه آبی ابریشم را بسیار ارزشمند می کند این است که این فیلم با امکانات بسیار ابتدایی در ایران ساخته شده است و نتیجه فیلمی شده بسیار آبرومند که اصلاً در حد سینمای ایران نیست. محمد بزرگ نیا با اعتماد به نفس بالای خود راه در جاده ای دشوار و سخت گذاشته که به خوبی از پس آن برآمده است.

خلاصه داستان: این فیلم داستان سفر دو کشتی ناخدا سلیمان (داریوش ارجمند) و ناخدا ادریس (رضا کیانیان) را روایت می‌کند که برای اولین بار می‌خواهند مال التجاره بسیار با ارزش خود را از میان دریا عبور داده و از طریق اقیانوس هند آن را به کشور چین برسانند. این در حالی است که پیش از این دریانوردان جرات گذر از میانه دریا را نداشته اند و همیشه از کناره سواحل برای رسیدن به مقصد خود استفاده می کرده اند. که این بسیار بیشتر از وقت معمول به طول می انجامیده است. شازان ابن یوسف (بهرام رادان) که به تحصیل علم نجوم در دارالعلوم شیراز مشغول است و یکی از شاگردان نمونه آنجا محسوب می شود، به پیشنهاد استاد خود شغل کتابت کشتی را می‌پذیرد و به همراه دو کشتی ناخدا سلیمان و ناخدا ادریس به این سفر دشوار می رود. در  این سفر که از خلیج فارس آغاز می شود اتفاقات مختلفی روی می دهد و شازان از حوادث و ماجراهای این سفر ره‌نامه می‌نویسد. در میانه راه هنگام توقف در یکی از کشورهای همسایه، ناخدا ادریس بر خلاف قوانین موجود کنیز زیبا رویی ( گاه آهنگرانی) را که اتفاقاً یک شاهزاده فراری ایرانی است را خریداری می کند و این مسئله باعث اختلاف میان ناخدا سلیمان و ناخدا ادریس می گردد. کنیز به هیچ عنوان راضی به ازدواج با ناخدا ادریس نمی شود. هنگامی که ناخدا ادریس به قصد تصاحب او را دار، دزدان دریایی کشتی را مورد حمله قرار می دهند و ناخدا ادریس در این درگیری کشته می شود. بعد از مرگ ناخدا ادریس اختلافات زیادی بین خدمه کشتی او و ناخدا سلیمان و شازال رخ می دهد. چراکه معاون ناخدا ادریس (پیام دهکردی)، هم چشم طمع به منصب ناخدایی کشتی او دارد و هم قصد دارد با کنیزک ازدواج کند. در حالی که این شاهدخت ایرانی دل در گرو مهر شازال بسته است. شازان به دستور ناخدا سلیمان ناخدای کشتی ادریس می شود و در بعد از گذر از مشکلات متعدد، در توقفی که در یکی از جزایر دارند او و شاهدخت به عقد هم درمی آیند. در ادامه سفر سلیمان به اسارت بومی های یک جزیره قرار می گیرد و تا دم مرگ پیش می رود. اما شازال و همراهانش او را از بند می رهانند. سرانجام کشتی به چین می رسد. ناخدا سلیمان تحت مداوا قرار می گیرد. او و ملازمان اش مورد تکریم مقامات سرزمین چین قرار می گیرند. این آغاز دوره ای جدید در تاریخ دریانوردی ایران است.

 

**********

 

محمد بزرگ نیا همیشه داستانسرای خوبی بوده. داستانسرایی که همه قصه، هم شخصیت، و هم تکنیک را می شناسد. او نقاط اوجی مثل کشتی آنجلیکا و نقاط فرودی نظیر جایی برای زندگی داشته است، اما همواره به یک سبک و شیوه مشخص فیلم ساخته. شیوه ای که باعث شده با وجود پرکار نبودن، او به کارگردانی صاحب سبک تبدیل شود. او به داستان دراماتیک، بازیگر حرفه ای، شخصیت پردازی کلاسیک و میزانسن حرفه ای اهمیت می دهد. همه این ها در راه آبی ابریشم هست. با این همه به نظر می رسد اهمیت این فیلم در نکات دیگری هم هست.  این چراکه راه آبی ابریشم از بسیاری جهات یکی از بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران به شمار می رود. این فیلم علاوه بر این که تجربه بسیار آبرومندی در سینمای فاخر ملی ماست، با افتخار هرچه تمام تر یادآور تاریخ باشکوه و صلابت و عظمت ایرانیان از دیرباز تا کنون در تمامی عرصه ها به ویژه عرصه دریانوردی است. بخشی از تاریخ که یا فراموشش کرده بودیم و یا اهمیتی به آن نمی دادیم.

راه آبی ابریشم باعث غرور و افتخار هر ایرانی است و هر ایرانی آزاده ای از دیدن این فیلم به خود خواهد بالید!

بر خلاف سایر فیلمسازانی که به سراغ داستان های ریز و درشت تاریخی معمول می روند، محمد بزرگ نیا با هوشمندی هرچه تمام تر به سراغ داستانی جذاب و دلنشین رفته که شاید تا کنون کمتر کسی آن را شنیده باشد. راه آبی ابریشم به ما یادآوری می کند که ما از هزاران سال پیش تا کنون دریانوردی پیشرفته در ایران داشته ایم و از هزار سال پیش دریانوردان ایرانی از جزیره کیش به کشور چین سفر می کرده اند. نکته ای که متأسفانه در هی چیک از کتب تاریخی ما ثبت نشده و این مسئله هم مانند بسیاری از مسائل به نام غربی ها و یا سایر کشور ها ثبت شده است. بله راه آبی ابریشم داستان مارکوپولوی ایرانی در دریاست.

آنچه که بیش از هر چیز راه آبی ابریشم را بسیار ارزشمند می کند این است که این فیلم با امکانات بسیار ابتدایی در ایران ساخته شده است و نتیجه فیلمی شده بسیار آبرومند که اصلاً در حد سینمای ایران نیست. محمد بزرگ نیا با اعتماد به نفس بالای خود راه در جاده ای دشوار و سخت گذاشته که به خوبی از پس آن برآمده است.

راه آبی ابریشم تلفیقی زیبا از هنر و صنعت است و در سینمای ایران چنین نمونه ای نادر است. آخرین فیلم خالق کشتی آنجلیکا و جنگ نفت کش ها فیلمی است بسیار پر زحمت و مشقت و البته بسیار پر هزینه در ژانر تاریخی – حادثه ای که در درون اش لایه ای  از حماسه و عشق نیز دیده می شود. فیلمنامه این فیلم بسیار باورپذیر و روان و به دور از هرگونه گنده گویی است که هم برای بیننده خاص و هم برای بیننده عام بسیار جذاب است .

شخصیت پردازی های این فیلم بسیار هوشمندانه است، بزرگ نیا بدون آن که بخواهد شخصیتهای فیلمش برای بیننده الصاق تاریخی پیدا کنند و تقلا کند مثل خیلی دیگر از فیلمسازان تاریخ را به شخصیت های فیلم اش سنجاق کند، تا فیلم به حالت «شخصیت محور» تغییر جهت دهد، بیشتر دوست داشته که فیلم اش یک فیلم قصه گو باشد و در کنار این امر به وجوه صنعتی و تکنیکی کار نیز بپردازد. بزرگ نیا پیش از این هم در فیلم های دیگرش قصه را در کنار تکنیک و صنعت روایت می کرد و از این جهت اولین کارگردان سینمای ایران در زمینه ساخت چنین فیلم هایی به حساب می آید.

راه آبی ابریشم اصولاً می بایست مانند همه فیلمهای دریایی ریتمی کند داشته باشد، اما بزرگ نیا با چینش بی نظیر شخصیت ها در فیلمنامه و اتفاقات و حوادث گوناگونی که در فیلم رخ می دهد مانع از کندی ریتم فیلمش می شود. در عین حال که این فیلم از نظر تکنیکی و فنی هم اثری شایسته است و ساختار بصری بسیار عالی و بی نظیری دارد. صحنه های طوفان و گردبادهای سهمگین آنچنان جذاب و باورپذیر از آب درآمده است که ناخودآگاه بیننده را با خود همراه کرده و به میانه اقیانوس می برد.

فیلمبرداری درخشان راه آبی ابریشم هم یکی از نکات قوت این فیلم به حساب می آید و مهارت گروه فلیمبرداری در تمامی بخش های فیلم به ویژه در بخش جنگ دریایی و جزایر «دیباجات» کاملاٌ محسوس است. به عبارت دیگر این فیلم نقطه عطفی برای بهرام بدخشانی مدیر فیلمبرداری این فیلم به حساب می آید.

همچنین طراحی صحنه این فیلم نیز بسیار زیبا و جذاب و باورپذیر از آب درآمده است و به نوعی یکی از شاهکارهای طراحی صحنه در سینمای ایران محسوب می شود. به طوریکه سینمای ایران از آغاز تا کنون چنین طراحی صحنه بی نظیری را به خود ندیده است. با وجود تنوع مکان ها، شخصیت ها و اقلیم هایی که در سراسر فیلم وجود دارد، چیزی از تنوع بصری چشمگیر طراحی صحنه کاسته نمی شود. چراکه در طراحی صحنه به کوچکترین و ظریف ترین نکات هم توجه شده و طراح صحنه هیچ چیزی را از قلم نینداخته است. مثلاً برای وفادار بودن به تاریخ وقوع حوادث، ما در کشتی هیچگونه وسیله فلزی را مشاهده نمی کنیم و همه چیز از چوب ساخته شده است. در صحنه های به تمامی بازسازی شده جزایر دیباجات و همچنین در میان قبیله آدمخوارها و یا در چین همه چیز بسیار عالی و باور پذیر است. این نشان از هوشمندی والای طراح صحنه این فیلم دارد. آنچه که بیش از هرچیز طراحی صحنه این فیلم را با سایر فیلم های تاریخی متمایز می سازد این است که از دوره زمانی این فیلم اصولاً چیزی موجود نبوده و همه چیز با تخیل طراح صحنه سر و شکل گرفته است.

بازی رضا کیانیان و داریوش ارجمند بسیار گیرا از آب درآمده و شاید تنها بهرام رادان است که آنگونه که باید نتوانسته در قالب شخصیت اش فرو رود.

تصور می کنم امتیاز دیگر فیلم اهمیت آن در مقطعی است که ساخته شده است. در سال هایی که انبوهی فیلم پیش پا افتاده فهرست فیلم های سال سینمای ایران را سیاه می کند، راه آبی ابریشم طلیعه ساخت فیلم هایی را می دهد که بدون ساده انگاری و با استفاده از تکنیک ها روز دنیا می تواند سینمای رو به زوال ایران را نجات دهد.

 

 

منبع:پرده سینما

نظرات  (۴)

۲۵ مرداد ۹۸ ، ۲۲:۱۳ سعید آوینی

از لحاظ شخصیت پردازی بهرام رادان فیلم دچار ضعف بسیار بالایی هست

من امروز این فیلم رو در تلویزیون دیدم عالی بود عالی
تعجب می کنم باوجود قسمت هایی از نقدتون که کاملاً درست بود(مثل کیفیت بالای فیلمبرداری و طراحی صحنه) چطور شخصیت پردازی داستان رو خوب و بدون ایراد دیدید. یکی از بزرگترین ضعف های فیلم در همین شخصیت پردازی ها نهفته بود.
این فیلم، بهترین فیلمی است که در طول عمرم دیده ام و مطمئن هستم زیباترین و بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران است!!!!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم