امروزه در جهان از تئاتر خیابانی برای دستیابی به اهداف خاص سیاسی، فرهنگی و آموزشی برای جلوگیری از آسیبهای اجتماعی و اخلاقی استفاده بهینهای میشود، اما هنوز در ایران به تعریف جامعی از این گونه نمایشی نرسیدهایم و نظرات در میان الگو قرار دادن نمایشهای فضای باز سنتی ایرانی و تکنیک های رایج در تئاتر خیابانی جهان در مجادله است؛ در این نوشتار سعی شده تا رویکرد مناسب برای اجرای تئاتر خیابانی بررسی شود...
تئاتر خیابانی در جهان برای دستیابی به اهداف معینی اجرا میشود، اما هر گروهی در هر گوشه از جهان شیوه اجرایی خاص خود را دنبال میکند، مانند گروه های تئاتر خیابانی در هند یا گروه" نان و عروسک" پیتر شومان در آمریکا یا ... . شاید نیاز به ارسطویی باشد تا با بوطیقایی قواعد این گونه نمایشی را به صورتی یکپارچه تعیین و تبیین نماید و شاید هم نتوان در جهان هنر مدرن به یک بوطیقا دست یافت و به آن اکتفا کرد. به هر تقدیر در این نوشتار برای جلوگیری از پراکندگی و سردرگمی و حفظ یکپارچگی به بررسی شیوه های اجرایی تئاتر خیابانی با توجه به تکنیک های بنیان گذارده شده توسط بزرگترین و تاثیرگذارترین چهره تئاتر خیابانی یعنی آگوستوبوآل پرداخته میشود.
آگوستو بوآل در سال 1931 در ریودوژانیروی برزیل پا به جهان هستی گذاشت. وی در دانشگاه کلمبیای نیویورک شیمی و تئاتر خواند و از 1956 تا 1971 به عنوان مسئولTeatro de Aren در شهر سائوپائولو مشغول به کار شد. او در 1971به بوینس آیریس نقل مکان کرد و سپس در سال 1978 - 1979 در دانشگاه سوربن پاریس به سمت استادیاری دانشگاه رسید و در همان سال نیز آموزشگاه بوآل را تأسیس نمود. بوآل به عنوان استاد تئاتر، کارگردان، نمایشنامهنویس و نظریهپرداز تئاتر شناخته میشود. وی از 1986 به وطن خود، برزیل، بازگشته است.1
از اواخر دهه 50 تا شروع دهه 70 میلادی رویکردی نوین از تئاتر مردمی درسائوپائولو مطرح شد که به سرعت در آمریکای لاتین رشد یافت. نام آگوستو بوآل به این رویکرد نوین برچسب خورده است. بوآل تکنیکی تئاتری را مدنظر دارد که در آن مخاطب نه فقط تماشاگر، بلکه یکی از اجزای نمایش به حساب میآید؛ این تکنیک تئاتر سرکوب شدگان نام گرفت. یکی از نکاتی که این شیوه اجرا را از دیگر شیوهها متمایز میکند، این است که موضوع آن امیال، خواست ها و دلمشغولی های مردم است و شرایط زندگی آنان را به صحنه میکشد.
بوآل خود چنین میگوید "این شیوه نشان میدهد مردمی که از راه کار ، عادات و تاریخشان فریب خورنده اند چگونه میتوانند زندگی خود را تغییر دهند؛ زیرا هر چیزی در تغییر کردن معنا مییابد. مردم باید برای این تغییرات در زندگی روزمره آماده شوند."2
چهار شیوهای که در ادامه در مورد آنها به توضیح مختصری خواهیم پرداخت از شیوه های اجرایی خاص بوآل هستند:
.1. نمایش روزنامهای
بعد از کودتای 1968 در برزیل، گروههای تئاتری امکان فعالیت مانند گذشته را از دست دادند و همین امر موجب شد که شیوههای جدیدی را برای ارتباط با مخاطب به کار بندند و نمایش روزنامهای یکی از آن شیوههاست.
هدف این نوع نمایش افشای دروغهایی بود که در روزنامههای کودتاچیان به چاپ میرسید. در نمایش روزنامهای مرز بین بازیگر و تماشاگر برداشته خواهد شد و بازیگر رو در رو حقیقت را برای مخاطب آشکار و به او منتقل میکند؛ همینطور نیازی به بازیگر تربیت شده نیست و هر کسی میتواند نقشی داشته باشد و در هر مکانی امکان اجرا وجود دارد، زیرا هدف ارائه کاری هنری و زیباشناسانه نیست. در اجرای نمایش روزنامهای باید قواعد زیر را رعایت کرد:
ساده خواندن، تمام وکمال خواندن، به دنبال هم خواندن، ریتمیک خواندن، مستندخواندن (نشان دادن مستندات هنگام خواندن)، پانتومیم خواندن (برای تفهیم بیشتر نوشته در جریان خواندن از پانتومیم استفاده میشود)، نمایشی خواندن (نوعی خواندن که تماشاگر احساس دیدن رویداد را داشته باشد)، تاریخی خواندن (ارتباط دادن خبر امروز با رویدادی از این دست اما تاریخی و قدیمی)، مقایسهای خواندن (مقایسه خبر تشییع جنازه یک شخصیت متمول با یک انسان معمولی) و قرینه خواندن (دو خبر همسان را یکی بعد از دیگری خواندن)
.2.نمایش نامریی
در این نمایش مخاطب بدون آگاهی و اطلاع خود به شمایل بازیگر در میآید، یعنی فرقی بین بازیگر و تماشاگر وجود ندارد. این نوع نمایش هر جا که جمعی از مردم حاضر باشند، قابل اجراست. گروه نمایش مورد نظر را به اجرا میگذارند و در پایان به کسی نمیگویند که اینها بازیگر بودند و شما شاهد یک نمایش بودید.
به عنوان مثال زمانی در دانمارک ملکه باردار شد همه روزنامهها و رسانهها به این مطلب پرداختند و بیمارستانی به ملکه و فرزندش اختصاص داده شد. گروهی نمایشی، به میان مردم رفتند و این سوژه را به نمایش گذاشتند. به این شکل که در میان جمعیت جمع شده، زنی حامله از حال میرود و بیهوش میشود؛ بقیه گروه به روشنگری این موضوع میپردازند که شهر برای ملکه قرق شده است و زنانی اینچنین باید بدون امکانات در خیابان زایمان کنند.
در این نوع نمایش، تماشاگر ناظر بر تمام رخدادهاست و نیازی به سکو نیست؛ از هر جایی میتوان به جای سکو استفاده کرد. البته بازیگران و گروه باید با درایت و هوشیاری کامل عمل کنند و تمام احتمالاتی که امکان بروز آن در اجرا وجود دارد را در نظر بگیرند؛ آنان باید به صورت های متفاوتی تمرین کنند تا آمادگی هر نوع برخورد تماشاگران را داشته باشند. از جمله ایجاد هرج و مرجی که به دخالت پلیس منجر شود. چون اگر گروه مجبور شوند خود را معرفی کنند، در آن صورت نمایش از حالت نامرئی خارج میشود. تیزهوشی و درایت گروه جای هر نوع ارائه دیدگاه را برای تماشاچیان باز میگذارد و به این ترتیب از مشارکت آنان سود میجوید. این نوع نمایش مستلزم مشارکت تماشاگر است و باید در مکانهای پرجمعیت به اجرا گذاشته شود؛ زیرا در این صورت تاثیر ماندگارتری برجای خواهد گذاشت.
.3.نمایش شورایی
اجرای این نوع نمایش راه و رسم خود را دارد. مشکلات، خواستهها و اهداف مشترک گروه، چگونگی اجرا را تعیین میکند. یعنی سلیقههای گوناگون درگروه موجب پرباری نمایش خواهد شد. در واقع اجرا برآمدی از اهداف و خواستههای مشترک گروه (بازیگران وتماشاگران ) است.
به این شیوه که وقتی نمایش شروع میشود، در هر جا که تماشاگری احساس کند آرا و دیدگاههای مطرح شده از طرف بازیگران کمکی به رفع مشکل مشترک نمیکند، نمایش را قطع و خودش به جای کسی که از نمایش خارج شده و در جایگاه تماشاگر قرار گرفته، بازی میکند. این روند تا زمانی که همه به یک نتیجه و روش مطلوب برسند، ادامه خواهد داشت.
برای مثال اگر چند کارگر یا کارمند بخواهند در مورد اخراج یکی از همکاران خود با مدیر کارخانه مذاکره کنند، قبلا این بحث را میان گروه امتحان میکنند. بدین گونه که یکی نقش رئیس و دیگری نقش کارمند اخراجی را بازی میکند و این تمرین آن قدر تکرار میشود تا به بهترین شیوه برخورد وگفت و گو برسند؛ آنگاه کارگر یا کارمند اخراجی به تنهایی یا به همراه چند همکار نزد رئیس میروند و به مذاکره میپردازند.
این نوع نمایش نیز به مکان خاصی برای اجرا نیاز ندارد همه جا میتواند سکوی این نوع نمایش باشد. در آمریکای لاتین این نوع نمایش از گروههای کوچک و در میان جمعیت کم اجرا میشد؛ اما در اروپا مخاطبان بیشتری داشت.
.4. نمایش پیکره (مجسمه)
افرادی که دارای اهداف مشترکی هستند مثلا بیکاران، افرادی با مشکلات خانوادگی، کسانی که به اعتیاد گرایش دارند و ... سوژههای این گونه نمایشی را تشکیل میدهند.
گروهی از افراد که همه تماشاگرند و همه بازیگر یکی را به عنوان مجسمهساز معرفی میکنند و از او میخواهند که دیدگاه خود رادر مورد مسائلی چون بیکاری، مشکلات خانوادگی، اعتیاد و ...... اعلام کند و آن را به صورت تابلو یا مجسمهای به دیگران نشان دهد.
او میتواند از بازیگران به جای موم، خمیر یا گل استفاده کند. بازیگرانی که این نقش را برعهده دارند حق هیچ گونه حرکت و تحرکی ندارند، زیرا مانند جسمی بی جان از آنان استفاده میشود.
وقتی تابلو یا پیکر آماده شد، از طرف مجسمهساز اول به دومی که تماشاگر بوده تحویل داده میشود تا آن را تمام کند یا تغییر دهد. این زنجیره تغییرات آن قدر ادامه مییابد تا به تابلو یا پیکری مشترک برسند. این نمایش نیز از این مزیت برخوردار است که در هر مکانی قابل اجراست.
نویسنده : میلاد حسن نیا
منبع:ایران تئاتر