یادداشت های سینمایی

نگاهی به آثار سینما - تلویزیون - تئاتر

آخرین نظرات

«پروانه» کار پر زحمتی بوده و فضاسازی خوبی داشته است. به تصویر کشیدن دهه 50 کار دشواری است که نمی‌توان منکر زحمات سازندگان سریال در این رابطه شد و حتی هرقدر ضعف و نقص در این سریال وجود داشته باشد، کار به خاطر حرف و پیامی که در بردارد و داستان‌هایی که می‌گوید جای تقدیر است

«پروانه» بخشی از تاریخ ورق نخورده ایران را به تصویر می‌کشد و حمایت مالی و اقتصادی از آثاری اینچنینی حیاتی است. بنابراین چه بهتر که به جای یک «پروانه» در سال، ما 20 «پروانه» در طول سال در شبکه‌های مختلف تلویزیون داشته باشیم...

 

 

از میان همین چند قسمتی که پخش شده است، می‌توان به علائم رمزگانه‌ای که گروهک‌ها در خانه‌های تیمی استفاده می‌کردند، اشاره‌کرد مثل آویزان کردن شال روی بند رخت یا تخلیه خانه تیمی به صورت موقت که توجه به این جزئیات در «پروانه» دقیق‌تر و محسوس‌تر حس می‌شود و موفقیت‌آمیز ادامه دارد.

نکته جالب درباره یکی از جزئیاتی که مورد توجه سامان قرار گرفته، مسئله سیانور همراه داشتن اعضای گروهک‌ها برای خودکشی‌های آنی هنگام دستگیری است که در این مجموعه خوب دراماتیزه شده است.

در واقع نویسنده و کارگردان این اثر کوشیده با استفاده از جزئیات اینچنینی برای هر یک کارکرد داستانی بتراشد.

سامان در تجربه تازه‌اش تصاویر شسته رفته و کنترل‌شده‌تری را به نمایش می‌گذارد. او از لحاظ فضاسازی تکنیکال در بسیاری از سکانس‌ها نورپردازی را به شکلی کاملاً هدفمند و حساب شده انجام می‌دهد و با توجه به آنونسی که از کار پخش شده، به نظر می‌رسد هرچه جلوتر برویم، این امتیاز خود را بیشتر نشان می‌دهد و هدفمندانه‌تر خواهد شد. از طرفی منطق استفاده از منابع نورانی در بسیاری از سکانس‌ها کاملاً مشخص است.

به این ترتیب که منابع نوری در بسیاری از سکانس‌های سریال، یعنی اینکه زمان رخدادها در شب باشد یا روز، در سریال «پروانه» ازمنطق دراماتیک برخوردار است. بسیاری از وقایع سریال که در شب می‌گذرد، امکان رخداد آن در روز وجود ندارد و سناریو به گونه‌ای زمان بندی شده که نمی‌توان زمان رخدادها را جابه‌جا کرد، در حالی که در اکثر سریال‌های ایرانی امکان چنین چیزی وجود دارد.

جلیل سامان نه تنها از نظر تصویری و ایجاد حس و حال دهه 50 موفق بوده بلکه از نظر صوتی هم موفق عمل کرده است. ما در سریال جابه‌جا ترانه‌های معروف دهه 50 را می‌شنویم که کارکرد تزئینی ندارند و هدفمند انتخاب شده‌اند.

اگر به مفهوم این ترانه‌ها دقت کنیم، درمی‌یابیم که مفهوم آن با آنچه در صحنه در حال رخ دادن است، هماهنگی دارد و بن مایه داستانی سریال را تقویت می‌کند.

نشریات دهه 50 یا پوستر فیلم‌های این دهه نیز به خوبی و بجا در این سریال استفاده شده و به فضاسازی کمک کرده است. دوربین نیز برخلاف روال معمول در تلویزیون و سینما به صورت گل درشت از نشانه‌های تصویری استفاده نکرده و به عنوان مثال روی جلد یک مجله، تمام قاب دوربین را پر نمی‌کند، بلکه در گوشه‌ای دیده می‌شود تا بیننده از زمان وقوع داستان مطلع شود.

ترانه تیتراژ پایانی سریال با صدای مانی رهنما نیز یکی دیگر از نکات قابل توجه «پروانه» است. سامان این تجربه را در سریال قبلی خود داشت و از ترانه‌ای برای تیتراژ استفاده کرده بود که وصف حال شخصیت‌های ماجرا بود. در پروانه نیز این اتفاق تکرار شده است. اینکه او برای موسیقی و ترانه بهای زیادی قائل شده، آن را دست کم نگرفته و به عنوان یک عنصر ساختاری از آن بهره برده، جای تقدیر دارد. در حالی که در برخی آثار ترانه‌های تیتراژ جنبه تزئینی و کارکرد باری به هر جهت دارند.

 

جای سریال‌هایی مثل «ارمغان تاریکی» و «پروانه» در رسانه ملی خالی است؛ سریال‌هایی که به ابعاد درونی و فردی سیاست بپردازند، آن را دراماتیزه کنند و جنبه‌های ناخوانده یا کمتر کشف شده از زندگی گروهک‌ها را به نمایش بگذارند.

«پروانه» کار پر زحمتی بوده و فضاسازی خوبی داشته است. به تصویر کشیدن دهه 50 کار دشواری است که نمی‌توان منکر زحمات سازندگان سریال در این رابطه شد و حتی هرقدر ضعف و نقص در این سریال وجود داشته باشد، کار به خاطر حرف و پیامی که در بردارد و داستان‌هایی که می‌گوید جای تقدیر است.

«پروانه» بخشی از تاریخ ورق نخورده ایران را به تصویر می‌کشد و حمایت مالی و اقتصادی از آثاری اینچنینی حیاتی است. بنابراین چه بهتر که به جای یک «پروانه» در سال، ما 20 «پروانه» در طول سال در شبکه‌های مختلف تلویزیون داشته باشیم.

 

 

منبع:جوان آنلاین

نظرات  (۱۰)

۲۸ بهمن ۹۸ ، ۱۴:۳۳ خلیج همیشه فارس

بازی عالی حامد کمیلی و سارا بهرامی

از همه دست اندر کاران سریال خصوصا" جلیل سامان متشکریم

۲۰ دی ۹۴ ، ۰۵:۵۶ افشین پویان.
سلام. هردو سریال قبلی وذکرشده ایشان خوب بودند. قدرمسلم از متوسط سریالهای تلویزیون بالاتربودند.منتها ارمغان تاریکی چندمرتبه از پروانه بهتر بود. انسجام سناریو ، تحول کاراکترها به طور تدریحی و معقول ، فضا ، مناسبات و روابط ملموس و پذیرفتنی وچند صفت دیگر کاررا ارتقا داده بود. نزدیکتر بودن زمان وقوع آکسیونها و رویدادها ی ارنغان... نسبت به پرپانه مسلما به شناخت مستقیم و ژرفتر سناریست و کارگردان کمک کرده و کار ترقی یافته. تشکر
Yes,i watched it with english subtitles.I like to know is Parvaneh very successful serial?I think three things are important to be a good serial.1.logical story,2.good direction so that we could connet to it,3. acting so that we could feel the message which are shown.in 2007 for the first time i watched a few episodes of iranian serial parvaz dar hobab or floating in a bubble but i could not manage time to watch the remaining episodes of it because of my study.I really liked that for direction,acting and a story which conveys a message and finally i watched floating in a bubble 2 months ago.I think hamed komeili's best tv work was that and acting of all artists is up to the mark and another good drama is Coma.A movie or a serial should be like everyone can watch this and it will have good impact on society which i did not find in Parvaneh or Butterfly. 
yes,i watched parvaneh with english subtitles.But i like to know is Parvaneh i very successful serial?.I think three things are important to be a good serial.1.logical story,2.good direction so that we can connect to it.3.good acting so that we can understand the message which are shown.Believe me in 2007 for the first time i watched a few episodes of iranian serial  parvaz dar hobab or floating in a bubble on tv but at that time i was colllege student so i could not manage time to watch the remaining episodes.but  i was so impressed by directing,acting and story and finally i watched it 2 months ago .Perhaps hamed komeili's best tv work is floating in a bubble and Coma is another very good serial i watched. It's my opinion a movie or serial should be like everyone can watch it and it will have good impact on society.   
i totally agree with Mr. Anindito.This serial is sort of fairytale.unconvincing story.so easily trust in someone unknown,parvaneh has her friend who came to help at midnight but still parvaneh has no place to go and Amir  saved her by taking with him knowing it would be dangerous for her .No organisation could be like this no heads and tails.Inspite of knowing her child is in danger she could not tell because Amir looked happy for her birthday and she did not go with her child.Instead she preferred to die with Amir.is not it ridiculous?lots of flaws and unethical things present in the serial just for earning some money.all artist's acting is bad.
پاسخ:
I have a few questions for you
Are you from Bangladesh?
Does this series have been translated into?

I think in this serial there is inconsistent story,poor direction and worse acting.How can it be so easy to believe complete unknown person so quickly and meet him without good reason.it's not only illlogical but also unethical.most dramas and movies are more harmful in society rather than good effects.it's like Amir has no real motive about his works except stay always around parvaneh.when someone wants to give his life for bad or good cause he of course has to be very much sure and determined .its pretty mess up like no connection between the reality and imaginary.director could not give good effort to present revolution and sara bahrami overacts.hamed's acting also not like natural acting.
پاسخ:
Somewhat agree with you .
I think The series was very well designed stage.

  سلام درکل بایدگفت روی سریال پروانه فکرشده هم ازاسم کارگرفته تا تیتراز کاردرادبیات پروانه
نماد عاشق حقیقی است که همه چیزخود را در راه معشوق ازدست میدهد دراینجا هم ازقالبها وتمثیلهابه شکل انسانی برای روایت داستان استفاده شده وهمچنین بستر قابل تامل سیاسی داستان
اگر وقت داشتم دربا ره خیلی ازهنرمندیهای کار میگفتم اما....

این کار نسبت به ارمغان تاریکی ایرادهای بیشتری داردو اون هم نحوه ی پرداخته شدن به شخصیتهاست همه ی شخصیهای داستان به جز پروانه وامیروعاطفه تا قسمتهای اول ایفای

نقش می کردند منظورم اینه که تاثیر روی داستان روهمون اوایل داشتن وبعد از اون هیچ تاثیری درروایت داستان نداشتند ودر کل شخصیتهای حذف شده بودن مثل اقای ملکی که با این جدیت وارد داستان میشود ومخاطب روی سرنوشت او حسابی جداگانه باز میکندوگمان میکند درترازدی داستان سهیم است اما با یک بغض حضورش پایان میپذیرد و......

سلام پروانه کار خوبی بود متاسفانه قسمت پایانی سریال مثل همیشه بی سروته و خصوصا نشون ندادن فرار حامد کمیلی از تیمارستان ضعف کارگردانی و نویسندگی و .. رو نشون میداد و

بدتر ازهمه  وقتی همسر و فرزند پروانه در خطر بودن تو همون مکان ناامن (خونه) شام درست کرد و به همسرش میگه میخواستم بهت بگم ولی وقتی از در وارد شدی و خوشحالی رو تو چشات دیدم و نتونستم هیچی بگم!!

کجای دنیا یکنفر اینکارو انجام داده که این دومیش باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

جالبتر اینکه مامور ساواک برعکس همیشه اینجا برای کمک اومده بود

تناقض

قضاوت ارزشی نکنید لطفا ایشون در کل گفتن...نه چن تا انتخاب غلط...حامد کمیلی فوق العادست توو این سریالم که عالی
پاسخ:
همین انتخاب های غلط باعث میشه ارزش بازیگران با هم فرق کنه
البته منم قبول دارم حامد کمیلی بازیگر توانا و خوبیه ولی ...
به نظر من فیلمی که حامد کمیلی داخلش بازی میکنه باید فوق العاده باشه
پاسخ:
ولی همین حامد کمیلی فیلم هایی هم بازی کرده که فوق العاده نبوده

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم