تئاتر خیابانی از حضور خود در فضای بیرونی مانند خیابانها، روستاها، مکانهای عمومی و ... در پی اهداف معین آموزشی، انتقادی، مشارکتی و ... است و بدون دنبال کردن این اهداف برای حضورش در فضایی خارج از سالن های رسمی تئاتر الزامی وجود ندارد و ...همچون بعضی از نمایش ها به دلایلی مانند کمبود ظرفیت سالن ها برای گنجانیدن دکور وسیع نمایش و یا برنامههای مناسبتی که حضور تماشاگران بیشتر از ظرفیت سالنها است در فضای باز اجرا میشوند. پس باید در نظر بگیریم، دو تعریف متفاوت از آثاری که در خیابان اجرا میشود داریم. تئاتر در خیابان که تئاتر خیابانی جزئی از آن است و تئاتر خیابانی که موضوع بحث ماست.
برای شروع بحث باید سوال هایی را ابتدا مطرح کنیم نظیر:
1. منظور از اجرای تئاتر در محیطی خارج از سالن تئاتر چیست؟ تنها اعتراض به محدودیتهای تئاتر صحنهای یا ...؟
2. اجرای این تئاتر چه اهدافی را تعقیب میکند؟
3. آیا مکانی که برای اجرای تئاتر در نظر گرفته میشود، خود میتواند به عنوان شخصیتی از شخصیتهای نمایش حضوری پر رنگ و معنا دار داشته باشد؟
4. آیا تئاتر خیابانی نیاز به مشارکت فعالانه مخاطب دارد؟
شیرین بزرگمهر مدرس و محقق تئاتر که از جمله آثار وی ترجمه کتاب «تئاتر خیابانی و انواع دیگر تئاترهای بیرونی»3 است، تاریخچه تئاتر خیابانی را بعد از شروع قرن بیستم از دو منظر سیاسی و هنری بررسی میکند و معتقد است: با شروع قرن بیستم، در پی جنگ جهانی اول و انقلاب شوروی نمایشهای خیابانی در اروپا از رونق بسیاری برخوردار شد. این تئاترها با هدف تبلیغ و ترویج اجرا میشد و عموما هدف شان این بود که مواضع انقلاب را تبلیغ کنند و بهTheatre Propaganda-Agitation نمایش «آژیتاسیون-پروپاگاند» یا خلاصهء آن AGI-PROP) آژی-پروپ( به معنی«تهییجی-تبلیغی»است، معروف شدند. بعد از جنگ جهانی دوم و به خصوص در سال های دهه 50 این روند سیر نزولی یافت تا جنبش دانشجویی فرانسه در اواخر سال های 60 و ظهور رادیکالیسم در اروپا به آن جان تازهای بخشید. فرق رویکرد این تئاتر با تئاترهای قبلی این بود که این بار بر ضدسرمایهداری جهانی سر برآورده بود، به خصوص بعد از جنگ ویتنام خیلی از این نمایشها با هدف مخالفت با امپریالیزم جهانی شکل گرفت و بعد کم کم تاثیرات سیاسی در این نمایش ها کم شد، ولی جای خود را به دفاع از حقوق سیاهان، زنان و ... داد.
بزرگمهر در خصوص جنبه هنری تئاتر خیابانی نیز به این مطلب اشاره کرده است که در قرن بیستم تاثیر مکاتب هنری بر تئاتر خیابانی با جنبش دادائیسم شروع شد. دادایستها به هیچ قراردادی وابسته نبودند، بنابراین تئاتر اینها برای بیان چیزی نبود، جز حمله به بورژوازی. بعد از دهه 60 – پایه ریزی مکتب پست مدرنیسم- مرزبندیهای هنری شکسته میشود و در اواخر دهههای 60 و 70 ساختارها کم کم محو و یا ادغام میشوند. مرز میان مکتبها از بین میرود، هنر در یک تعامل قرار میگیرد و تئاتر خیابانی هنرمندانه تر میشود.
اما در ایران هنوز بحث بر سر ماهیت و چگونگی اجرای تئاتر خیابانی در جریان است و نظرات مختلف در این باره به دو دسته عمده تقسیم میشوند. دسته اول معتقدند باید هدف ما دستیابی به یک تئاتر خیابانی ملی با توجه به نمایش های آیینی و سنتی خودمان باشد و دسته دوم به استفاده از تجربیات جهانی در این زمینه نظر دارند.
3.1. موافقان رویکردی با توجه به نمایشهای سنتی ایرانی
در این بخش به طرح و بررسی نظریات سه تن از مدیران تئاتر خیابانی کشور در سالهای اخیر میپردازیم:
مجید امرایی که از سال 1388 تاکنون به عنوان مدیر دفتر تئاتر خیابانی منصوب شده در تعریف تئاتر خیابانی در ایران میگوید:
«تئاتر خیابانی در ایران گونهای نمایشی است که با الهام از فرهنگ و تمدن غنی هزاران ساله کمتر به خطا رفته و به جهت ریشهداری در تمدن ایرانی همواره ویترین رویدادهای نمایشی در کشور بوده است که در این عرصه تلاش مضاعف هنرورزان این حوزه و توجه مسئوولان نمایشی قادر است این گونه تئاتری را به عنوان بخشی از تئاتر ملی و ایرانی به جهانیان معرفی کند»4
"شهرام کرمی" که پیش از مجید امرایی سمت مدیریت دفتر تئاتر خیابانی را بر عهده داشته نیز در اظهار نظری مشابه در مورد تئاتر خیابانی دارد:
«سؤال اساسی من این بود که آیا برای اتفاقی به عنوان تئاتر خیابانی در کشور میتوان یک الگوی سنتی و بومی داشت یا اینکه باید خود را تابع تئاتر خیابانی اروپا و آمریکا بدانیم. هر کشوری فرهنگ خاص خود را دارد و شکل و هنر آن به پیشینه و ریشههای فرهنگی و بومی و سنتی آن وابسته است. این نگاه غلط که بخواهیم تئاتر خیابانی خود را به شکل مطلق براساس الگوی سایر کشورها بررسی کنیم، یکی از آسیبهای جدی است که تحلیل اهل تئاتر به این بخش لطمه زده است. باید قبول کرد اگر چه شاید هنوز با شیوههای اجرایی خلاقانه و نوآوری گروهها در اجرای نمایشهای خیابانی مطابق با آنچه در سایر کشورهای صاحب تئاتر اتفاق میافتد، فاصله زیادی داریم اما آنچه هست تابع فرهنگ رفتاری جامعه است»5
محمود فرهنگ نیز پیش از شهرام کرمی به مدت هشت سال به عنوان مسئول دفتر تئاتر خیابانی کشور فعالیت داشته و در مصاحبهای که با نشریه بیست و چهارمین جشنواره تئاتر فجر انجام داده بود در پاسخ به این سوال که " ویژگیهای نمایش خیابانی از نظر شما چیست؟ " پاسخ داده که:
«نمایش خیابانی هرگز بدون حضور تماشاگر شکل نمیگیرد . . . تماشاگر نمایش خیابانی میتواند وارد نمایش شود و درگیر داستان شود. البته نمایش خیابانی در جهان ساختار خاص خود را دارد، اما تلاش ما بر این است که عناصری از نمایش ایرانی را که در اینگونه نمایشها میگنجند وارد نمایش خیابانی کنیم. »
و در پاسخ به سوال " چرا برخی از واژه تئاتر خیابانی و برخی دیگر از نمایش خیابانی استفاده میکنند؟ " میگویند:
«برای اینکه همه گونههای نمایش با ویژگیهای نمایش خیابانی میتواند در این قالب شکل بگیرد. ممکن است با شکلهایی مواجه شوید که هیچ شباهتی به نمایش خیابانی نداشته باشند، اما آنچه که مورد نظر سیاستگذاران مرکز هنرهای نمایشی است و ما هم به دنبال آن هستیم نوعی از نمایش خیابانی است که بتواند انعکاس دهنده گونههای نمایشهای ایرانی باشد »6
3.2.موافقان رویکردی با توجه به آنچه در هنر جهان میگذرد
"ایرج راد" بازیگر پیشکسوت تئاتر مضامین مطروحه در تئاتر خیابانی را موضوعات و معضلات روز جامعه و در ارتباط با مردم عصر حاضر میداند و از گونه برجسته تئاتر خیابانی به تئاتر روزنامه ای اشاره دارد که با جدیدترین مسایل و اتفاقات روز جامعه پیوند دارد.7
حال باید با نگاهی علمی این موضوع را در نظر داشت که آیا نمایش های سنتی ایرانی توانایی و ظرفیت لازم را برای در برگیری و ارایه مسائل روز را دارند؟
علی پویان مدرس و کارگردان تئاتر نیز ضمن اشاره به اینکه تئاتر خیابانی باید به مسایل روز بپردازد آن را یک جریان غیرقابل کنترل تعریف میکند که در صورت کنترل آن یعنی دادن موضوعی قطعی به آن و یا اعلام مکانی از پیش تعیین شده برای اجرای نمایش از صورت خود خارج میشود و دیگر نام تئاتر خیابانی برای آن تعریف نمیشود.8
از نظر شیرین بزرگمهر تئاتر خیابانی برای مخاطبانی آماده اجرا میشود که با حالتهای حسی مختلف خشمگین، خوشحال، غمگین و ... از خانه یا محل کارشان بیرون آمده و در خیابان در حال قدم زدن هستند، بنابراین تئاتر خیابانی نباید از پیش به صورت قطعی تعیین شود، زیرا باید نسبت به برخوردهای متفاوت مخاطبانش در اجرا تغییراتی ایجاد کند و یا تغییر لحن دهد.
وی همچنین خاطر نشان میکند که منظور از تئاتر خیابانی لزوما تئاتری نیست که در فضای باز اجرا شود بلکه منظور تئاتری است که سنت ها را پشت سر بگذارد و تجربههای جدیدی را بیازماید. ممکن است تئاتر خیابانی در فضاهایی بسته مانند داخل مسجد یا کلیسا و یا مثلا در یک پستخانه اجرا شود. با توجه به این تعریف اجرای نمایشهای سنتی ایران در فضای باز نمیتواند وجه تشابه موثری بین آنها و تئاتر خیابانی ایجاد کند.9
برای روشن شدن بیشتر بحث به ذکر نمونه های موفقی از اجراهای تئاتر خیابانی در جهان و ایران میپردازیم:
به طور مثال در پاریس، آگوستو بوآل به اتفاق چند بازیگر در یک فروشگاه بزرگ نسبت به گرانی و کمیاب شدن پوشک بچه که مسأله روز مردم شده بود، یک اتفاق نمایشی را ایجاد کرد. همه از گرانی پوشک مینالیدند و هر یک دردسرها و معضلات خود را در این باره مطرح میکردند. این قضیه از دست بازیگران خارج شد بدون آنکه مردم متوجه حضور بازیگران بشوند و در ادامه همین ماجرا موضوع کاملاً عمومی شد و سر از روزنامهها درآورد و حضور مسئولان شهر را برای حل آن معضل به دنبال داشت.10 بنابراین تئاتر خیابانی تئاتری به روز است و مثل تیترهای روزنامه با زبان و بیان ساده و شفاف به دنبال اطلاع رسانی است. همانطور که ذکر شد تئاتر خیابانی به تجربههای نوین و ارزشمندی پرداخته است که شاید مهمترین آنها را باید "تئاتر نامرئی" دانست. حال به نمونهای از تئاتر نامرئی در ایران اشاره میکنیم:
نمایشی را گروه تئاتر زخمه از شیراز در مقابل در ورودی خانه هنرمندان در حضور نماینده مرکز هنرهای نمایشی اجرا کردند. در این نمایش زن و شوهری به دلیل آنکه زن میخواهد به سر کار برود در خیابان به مشاجره میپردازند. درگیری رفته رفته شدت میگیرد و توجه عابران جلب میشود و در اطراف آن دو جمع میشوند. تعدادی از مردان به شوهر توصیه میکنند که زن خود را طلاق دهد، اما هنگامی که زن بر هدف خود پافشاری میکند، تماشاگران زن او را تحسین کرده و برای او کف میزنند. اما نکته جالب این است که این نمایش نه برای دفاع از "حق اشتغال زن"، بلکه برای ناامن معرفی کردن شرکتهای خصوصی اجرا شده بود! اما دستاورد این اجرا با اشتیاق مخاطبان و نظرات آنها از هدف گروه دور شد. بدینترتیب علیرغم تلاش بازیگران برای پرداختن به اصل موضوع٬ یعنی ناامن معرفیکردن شرکتهای خصوصی، تماشاگران مدام از حق اشتغال زنان دفاع می کردند.
«تجربه ها در تئاتر خیابانی ایران، تجربه های قوام یافته، مسیرمند و روشنگر نیستند و بر غنای آثار بعدی نمی افزایند. تجربیات موفق خیابانی، عملاً آثاری هستند که به رگه های بومی و اقلیمی توجه نشان دادهاند. تئاتر خیابانی علمی، تئاتری است که با توجه به محیط اجرا و عنایت به روحیه ای منتقد و معترض و توجه به شکل ارتباط مقبول با مخاطبان، موجودیت خود را کامل می کند راه برای تجربه های نو در تئاتر خیابانی بسته نیست؛ اما امروز در تئاتر خیابانی کشورمان کشف ماهیت علمی و تعریف دقیق آن واجبتر و مهمتر از دست یازیدن به تجربه های نو است. تئاتر خیابانی شیوه دوست داشتنی، ارزان و دست یافتنی است اما به هیچ وجه آسان نیست.
نویسنده:میلاد حسن نیا
منبع:سایت ایران تئاتر